زندگی، جنگ و چیزهای دیگر

زندگی، جنگ و چیزهای دیگر

کتاب، فیلم، روزمرگی
زندگی، جنگ و چیزهای دیگر

زندگی، جنگ و چیزهای دیگر

کتاب، فیلم، روزمرگی

تاریخ‌های گمشده‌ گز

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بابا می‌گفت واسه خودت کسی می‌شی، مثلاً تیمسار

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

حافظ

همیشه داستان‌ها و نثر را بیشتر دوست داشته‌ام. پیچ و تاب شعر را دوست دارم! حافظ‌خوان هم نیستم. اما حافظ روزهای بسیاری همدم و همصحبت بوده است. هرچند یک تار موی گندیده سهراب سپهری را به صد تا مثل حافظ سرخوش نمی‌دهم! حرف و توان و حال و حوصله نوشتن هم ندارم!   

شعر محبوبم از حافظ

خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم

راحتِ جان طلبم و از پِیِ جانان بروم

گرچه دانم که به جایی نَبَرد راه غریب

من به بویِ سرِ آن زلفِ پریشان بروم

دلم از وحشتِ زندانِ سِکَندَر بگرفت

رخت بربندم و تا مُلکِ سلیمان بروم

چون صبا با تنِ بیمار و دلِ بی‌طاقت

به هواداریِ آن سروِ خِرامان بروم

در رهِ او چو قلم گر به سرم باید رفت

با دلِ زخم‌کَش و دیدهٔ گریان بروم

نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی

تا درِ میکده شادان و غزل‌خوان بروم

به هواداری او ذَرِّه صفت، رقص‌کنان

تا لبِ چشمه‌ی خورشیدِ درخشان بروم

تازیان را غمِ احوالِ گران‌باران نیست

پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم

ور چو حافظ ز بیابان نبرم رَه بیرون

همرهِ کوکبهٔ آصفِ دوران بروم

شعر محبوبم از حافظ

مرا می‌بینی و هر دَم زیادَت می‌کنی دَردَم


تو را می‌بینم و میلم زیادَت می‌شود هر دَم


به سامانم نمی‌پرسی، نمی‌دانم چه سر داری


به درمانم نمی‌کوشی، نمی‌دانی مگر دردم؟


نه راه است این که بُگذاری مرا بر خاک و بُگریزی


گُذاری آر و بازم پرس تا خاکِ رَهَت گردم


ندارم دستت از دامن، به جز در خاک و آن دَم هَم


که بر خاکم روان گَردی بگیرد دامنت گَردم


فرو رفت از غمِ عشقت دَمَم دَم می‌دهی تا کی؟


دَمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم


شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جُستم


رُخَت می‌دیدم و جامی هلالی باز می‌خوردم


کشیدم در بَرَت ناگاه و شد در تابْ گیسویت


نهادم بر لبت لب را و جان و دل فِدا کردم


تو خوش می‌باش با حافظ، برو گو خصم جان می‌ده


چو گرمی از تو می‌بینم، چه باک از خصمِ دَم سَردم