پیمان هوشمندزاده در کتاب لذتی که حرفش بود با تکیه بر تجربههای زندگی شخصی یا حرفهای خود و خاطراتی جستهگریخته که از تمام عمر چهل و چند سالهاش دارد، ما را به دنیای عکاسی و عکس وارد میکند، آن هم به شیوۀ خودش. این اثر نخستین بار سال 1394 و در 102 صفحه به کوشش نشر چشمه به بازار آمده است، با عنوانِ فرعی شش تکنگاری دربارۀ دیدن و زیستن.
در هر شش قسمت با قطعاتی پراکنده و گاه بیربط به هم روبهرو میشویم، که نگارنده تلاش میکند، از خلال آنها، با نثری روان، هدف و منظور معیناش را آشکار سازد، حتی اگر خیلی واضح باشند. البته نباید عجله کرد، شاید تنها در نگاه اول بدیهی تلقی شوند. طبیعی، فراموشی، سکوت، خیال، لذت و تنترسه آن شش پاره یا مفهومی هستند که هر بار یکیشان کنار هنر عکس مینشیند و بحث بهتدریج شکل میگیرد.
این جستارها هم برای عکاسان حرفهای پرفایده خواهد بود، هم برای افرادی که با دوربین یا گوشی خود فقط عکسهایی معمولی برمیدارند، هرکس به سهم خودش. حتی برای کسی که اصلاً اهل عکسگرفتن نیست، ولی عکسدیدن را دوست دارد، این کتاب حرفهای جالبی خواهد زد. میتوان آدمهایی را هم تصور کرد که از خواندنش پشیمان شوند... .
.
«عکسها، همین عکسهای ساکت که فقط از بدیهیات میگویند، پُر از آوا هستند، پُر از موسیقی، پُر از واژه و پُر از کلام. و کلام و از آن مهمتر جهان، غرق در صدا و سکوت است. یکی که هست دیگری نیست، و همیشه آنکه نیست مهمتر میشود.»